خندان سرا موزیک فیلم آهنگ عکس اس ام اس پیامک وام جدید آموزش کامپیوتر

خندان سرا موزیک فیلم آهنگ عکس اس ام اس پیامک وام جدید آموزش کامپیوتر

خندان سرا موزیک فیلم آهنگ عکس اس ام اس پیامک وام جدید آموزش کامپیوتر

خندان سرا موزیک فیلم آهنگ عکس اس ام اس پیامک وام جدید آموزش کامپیوتر

بذل مهریه هبه یا ابراء

بذل مهریه هبه یا ابراء

در سالهای اخیر، در خصوص بذل مهریه سوالات زیادی مطرح شده و همچنان مورد سوال واقع می شود. صدور برخی آراء متعارض و متناقض از مراجع قضایی حتی شعب دیوان عالی کشور، ابهاماتی را ایجاد کرده است که همواره برای زوجین این نگرانی را پدید می آورد که نتیجه ی بذل مهریه (در قالب سند عادی یا اصطلاحا رسید، در حضور شاهد، با امضا یا با اثر انگشت، در قالب سند رسمی در دفترخانه اسناد رسمی، با تهدید یا بدون تهدید، با اجبار و اکراه یا بدون اجبار و اکراه و …) چه خواهد بود. این ابهام گاهی به وکلای دادگستری نیز سرایت کرده است.

ماده ۷۹۵ قانون مدنی: « هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به طور مجانی به کس دیگری تملیک می کند. تملیک کننده را واهب، طرف دیگر را متهب، و مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می‌گویند.»

هبه اختصاص به عین معین ندارد و شامل دین و منفعت نیز می شود؛ بنابراین، زن می تواند مهریه را که نوعی دین است برذمه ی شوهر، بذل (هبه) کند. همچنین زن می تواند ذمه ی مرد را از پرداخت مهریه بری (ابراء) نماید که در این صورت، حق رجوع نخواهد داشت (ماده ی 806 قانون مدنی و ماده ی 289 قانون مدنی)؛ البته به لحاظ حقوقی، بین ابراء (ماده 289) و بخشش طلب (ماده 806) تفاوت قائل شده اند؛ ابراء، نوعی ایقاع (عمل حقوقی یکجانبه) است و نیاز به قبول طرف مقابل ندارد، اما بخشش طلب، نوعی هبه است و نیاز به قبول طرف مقابل دارد. (دکتر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی)؛ اختلاف نظر حقوقی: در خصوص ماده ی 806 قانون مدنی، یکی از اساتید مبرز حقوق (دکتر جعفری لنگرودی) نظر متفاوتی دارند و آن را ابراء دانسته و گفته اند که با توجه به ایقاع بودن، نیاز به قبول بدهکار ندارد.

نکته: اصطلاح «ابراء» در خصوص اسقاط «حق دینی» به کار می رود و اصطلاح «اعراض» در خصوص اسقاط «حق عینی»

مطابق ماده ۷۹۸ قانون مدنی، در عقد هبه، قبول و قبض متهب {یا وکیل او} لازم است، در غیر این صورت، اعتباری ندارد.

سوال: درهبه ی سهام با نام شرکت سهامی، حضور واهب در شرکت و امضاء دفتر انتقال شرکت ضرورت دارد یا اینکه تسلیم اوراق سهام به شخص متهب کفایت میکند و دلیل قبض به شمار می‌آید؟

جواب: نظر به اینکه قبض امری عرفی است که بر حسب زمان و مکان و مال موهوبه متفاوت می باشد، بنابراین به نظر می رسد حضور واهب در شرکت و امضاء دفتر انتقال ضروری است زیرا بدون انتقال سهام به نام متهب، حتا اگر اوراق سهام تسلیم وی گردد، نمی‌توان گفت که قبض صورت گرفته است. (نظریه مشورتی شماره ۷/ ۹۳/ ۵۶ مورخ ۲۰/ ۱/ ۱۳۹۳)

 

هبه از طرف واهب قابل رجوع است؛ البته در صورتی که عین موهوبه باقی باشد؛ در نتیجه، طلا و جواهراتی که مرد به همسرش می بخشد، اصولا، قابل استرداد است، گرچه در معدودی از احکام برخی دادگاهها، آن را قابل استرداد ندانسته اند و چنین استدلال کرده اند که با توجه به اینکه چنین هبه ای، معوض است (بند 2 ماده 803 قانون مدنی) لذا قابل رجوع نیست.

مواردی که هبه قابل رجوع نیست ۴ مورد است:  ۱- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد. ۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهرا (مثلا ورشکستگی متهب یا توقیف از طریق دادگاه) خواه اختیارا مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود. ۴- در صورتی که در عین موهوبه تغییری ایجاد شود. بنابر این، اگر عین موهوبه به صورت زمین  باشد، و متهب، بعدا، بر روی آن، ساختمانی احداث کند، قابل رجوع نخواهد بود.

با خروج عین موهوبه از ملکیت متهب، حق رجوع او ساقط می شود، هرچند هنگام رجوع دوباره، به ملکیت او (متهب) در آمده باشد. بنابراین اگر مرد، آپارتمانی را به همسرش هبه کند، و زن متعاقبا آن آپارتمان را بفروشد، و بعد از مدتی، مجددا آن را خریداری کند یا از طریق دیگری مالک شود، مرد حق رجوع نخواهد داشت.

ماده ۸۰۶ قانون مدنی: هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد، حق رجوع ندارد.» در خصوص این ماده، مرحوم دکتر کاتوزیان بر این اعتقاد است که بخشش طلب به مدیون « ابراء» نیست و تحقق آن نیاز به قبول دارد؛ اما دکتر جعفری لنگرودی معتقد به ابراء است و در نتیجه، با توجه به اینکه ابراء نوعی اقاله است، نیاز به قبول ندارد.

بذل مهریه، در واقع، همان هبه است، و  رجوع از بذل نیز ممکن است، حتا اگر بذل به موجب سند رسمی (در دفترخانه اسناد رسمی) واقع شده باشد، مگر اینکه ابراء یا بخشش طلب صورت بگیرد، که در این صورت، قابل رجوع نخواهد بود. اقرار به دریافت مهریه از طرف زن نیز معتبر است اما اگر نادرستی این اقرار محرز گردد، اعتباری نخواهد داشت، گرچه ممکن است دادگاه اقرار به دریافت مهریه را «ابراء» قلمداد کند و ابراء، غیر قابل رجوع است.

در طلاق توافقی، اگر زن مهریه اش را بذل کند، تا سه ماه بعد از ثبت صیغه طلاق در دفترخانه اسناد رسمی، می تواند رجوع کند؛ در مقابل، مرد میتواند به ازدواج رجوع کند. گرچه طلاق توافقی قابل رجوع نیست اما در این حالت خاص، امکان رجوع مرد به ازدواج وجود دارد. برای اینکه زن نتواند به مهریه رجوع کند، معمولاً، در دادنامه طلاق توافقی، یا در هنگام ثبت صیغه طلاق در دفترخانه طلاق، زن حق رجوع به مهریه را از خود سلب و ساقط می نماید.

ماده ۸۰۵ قانون مدنی: «بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.» بنابر این، اگر زنی مهریه خود را  بذل  کند، بعد از فوت همسرش نمی‌تواند به مهریه رجوع کند.

حق رجوع قابل اسقاط (ساقط کردن) است؛ در عمل نیز دادگاهها، حق رجوع را قابل اسقاط می دانند. اما دکترجعفری لنگرودی در حاشیه هفتم از کتاب محشای قانون مدنی صفحه ۴۰۷  گفته اند: حق رجوع قابل اسقاط نیست ولو در ضمن عقد لازم دیگر، زیرا رجوع در هبه از قواعد آمره است. به نظر می رسد این گفته ی دکتر لنگرودی چندان دارای قوت حقوقی نیست و ایشان تبیین نفرموده اند که چگونه است که رجوع در هبه جزء قواعد آمره است در عصری و زمانه ای که اصل حاکمیت اراده و اصل آزادی قراردادها بر روابط حقوقی افراد جاری و ساری است. رجوع در هبه مگر از آسمان نازل شده که نتواند قابل اسقاط باشد؟!

مطلبی مهم در خصوص بذل مهریه

به طور کلی و خلاصه، باید گفت که بذل عین معین در قالب هبه صورت می گیرد و بذل دین در قالب ابراء؛ هبه قابل رجوع است (مگر موارد خاص مذکور در ماده 803 قانون مدنی) اما ابراء قابل رجوع نمی باشد.

در خصوص بذل مهریه، گاهی نظرات و آراء متناقضی از مراجع قضایی دیده می شود. برای نمونه دو مورد که در سال 1393 از شعب دیوان عالی کشور صادر گردیده ذیلا آورده شده است:

تعیین تعدادی سکه طلا به عنوان مهریه، عین معین نبوده بلکه به صورت دین و بر ذمه زوج می باشد. در نتیجه، بخشیدن (بذل) تمام یا قسمتی از سکه ها از مصادیق عقد هبه نمی باشد تا بتواند قابل رجوع باشد بلکه از مصادیق ابراء بوده بنابراین، قابل رجوع نمی باشد (رای شماره 9309970925600240 شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مورخ  27/10/1393)

اما در پرونده دیگری رای شماره 9309970909900403مورخ 29/9/1393 شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور به گونه دیگری صادر گردیده است مبنی بر اینکه بذل مهریه و سایر حقوق زوجه، مشروط و در قبال حضانت فرزند مشترک باطل است زیرا حق حضانت مانند حق ولایت و نظیر آنها از جمله حقوقی میباشد که قابل نقل و انتقال و قابل اسقاط و قابل معاوضه با مال نمی باشند. مضافاً اینکه بذل و هبه جزو عقود میباشند و نمی‌توان آن را در قالب ابراء تلقی نمود. البته اگر متعلق بذل، دین باشد، نتیجه آن ابراء می باشد.

همانگونه که ملاحظه می شود شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور سکه را دین بر ذمه زوج دانسته و بذل آن را از مصادیق ابراء دانسته که در نتیجه، قابل رجوع نمی باشد.

لیکن، شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور ظاهراً سکه را عین معین دانسته و بذل مهریه (سکه) را از مصادیق هبه دانسته که در نتیجه، قابل رجوع می باشد.

متاسفانه، این وضعیت نابسامان و متشتت در صدور آراء دادگاه ها، اصلا جالب نیست و موجب سردرگمی و به هم ریختگی روابط حقوقی و اجتماعی مردم می‌گردد.

وکیل سرا؛

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

وکیل کیفری ، جزایی (جرایم رایانه ای، جرایم اینترنتی و سایبری)

کارشناس ارشد حقوق مالکیت فکری

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

جعل رایانه ای شایع ‌ترین موارد

جعل رایانه ای شایع ترین موارد

فیشینگ: فیشینگ یکی از مصادیق جعل اینترنتی می باشد که با ورود به ایمیل کاربر، کلید های اختصاصی را پیدا می کند و بعدا مورد استفاده در جهت اهداف مالی خود قرار می‌دهد. فیشینگ به معنای کپی همانند سازی شده از یک صفحه اینترنتی آشناست که کاربر را گمراه می کند و اطلاعات شخصی وی را به دست آورده در جهت مقاصد خود مورد بهره برداری قرار می‌دهد. به این صورت که یک صفحه اینترنتی توسط ایمیل برای کاربر فرستاده می شود با این هدف که به اطلاعات شخصی وخصوصی کاربر از قبیل: رمز عبور (پسورد)، شماره ملی، شماره حساب بانکی، رمز دوم کارت عابر بانک (رمز اینترنتی)، 2‏cvv، تاریخ انقضاء کارت  عابر بانک و… دسترسی حاصل کند.

نکته: اگر با استفاده از روش  فیشینگ، مالی به دست آورده شود می‌تواند عنوان کلاهبرداری رایانه ای پیدا کند و از لحاظ کلاهبرداری رایانه ای نیز پرونده قابل بررسی میباشد.

۲-  جعل ایمیل

در فضای اینترنت (سایبر)، افراد با ماهیت های غیر واقعی (فیک) و صرفاً بر اساس پندارهای شخصی  حضور می یابند و خود را با عناوین موهوم و دروغین معرفی کرده با سایر کاربران اینترنت ارتباط برقرار می کنند. ایجاد توهمات دروغین، چنانچه باعث ضرر به کسی شود هرچند جعل ایمیل تداعی کننده جعل رایانه ای است با وجود این، در این موارد، اغلب باید به دنبال کلاهبرداری رایانه ای  بود تا جعل رایانه ای.

۳-  امضای الکترونیکی

امضای الکترونیکی پدیده ای است که در سال های اخیر رایج گردیده مسائل فنی و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. امضای الکترونیکی اگرچه شباهت شکلی به امضای سنتی ندارد اما نقشی همانند نقش امضای سنتی از حیث دلالت بر قصد و اراده صاحب امضاء و آثار مترتب بر آن ایفا می کند.

یک نمونه رای دادگاه در خصوص جعل رایانه ای

در خصوص اتهام آقای…  فرزند…  دایر بر جعل رایانه ای (ایجاد صفحه مجازی {پیج} در اینستاگرام به نام شاکیه) افترا، توهین، انتشار عکس مبتذل و مستهجن متعلق به شاکیه، دسترسی غیر مجاز (هک ایمیل و حساب کاربری شاکیه) در فضای اینترنت  موضوع شکایت خانم…  با توجه به اوراق و محتویات پرونده و مفاد کیفرخواست دادسرا و دلایل و مستندات ابرازی، گزارش و تحقیقات ضابطین (پلیس فتا) در راستای شناسایی مرتکب و پاسخ استعلامات بانکی و مخابراتی و اظهارات و دفاعیات غیرموثر وکیل محترم متهم و عدم حضور و عدم ایراد یا دفاع موثر از سوی مشتکی عنه و قرائن و امارات موجود از جمله:  ۱- مطابقت آی پی ارسال شده ایمیل با محل اقامت متهم در کانادا  ۲- احراز ارسال ایمیل از این آی پی بر روی آیدی متعلق به شاکیه  ۳-  تطبیق مودای گواهی گواه (شهادت شاهد) با اوضاع و احوال پرونده، بنابر این بزهکاری متهم محرز و مسلم بوده با استناد به مواد ۶۰۸، ۶۰۷، ۶۰۸، ۷۳۰، ۷۳۵، ۷۴۳، و ۷۸۱ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و با رعایت ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲{تعدد جرم} متهم موصوف را به تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری بابت توهین ۷۴ ضربه شلاق تعزیری بابت افترا و یک سال حبس بابت دسترسی غیر مجاز و یکصد میلیون ریال جزای نقدی بابت جعل رایانه ای محکوم می نماید. با توجه به قواعد تعدد مادی، صرفاً مجازات اشد که یک سال حبس می باشد قابلیت اجرا دارد. رای صادره حضوری و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.

وکیل سرا؛

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

وکیل پرونده های کیفری (جرایم رایانه ای و سایبری)

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز 


خیانت در امانت پرونده ها و تجربه های وکیل

خیانت در امانت پرونده ها و تجربه های وکیل

خیانت در امانت یکی از جرایم مالی است که در دادسراها و مراجع قضایی و انتظامی پرونده های زیادی را به خود اختصاص داده است. در خصوص خیانت در امانت، عمدتاً دو ماده قانونی در قانون مجازات اسلامی- تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ در فصل بیست و چهارم قانون مجازات اسلامی با عنوان خیانت در امانت ذکر شده است. البته ماده قانونی مربوط به خیانت در امانت ماده ۶۷۴ می باشد. ماده ۶۷۳ در خصوص سوء استفاده از سفید امضا است اما در فصل مربوط به خیانت در امانت ذکر شده است.

ماده ۶۷۳ قانون مجازات اسلامی: «هرکس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده است یا به هر طریق به دست آورده سوء استفاده نماید به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.»

ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی: «هرگاه اموال منقول یا غیرمنقول یا نوشته هایی از قبیل سفته، چک، قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی اجرت به کسی داده شده و بنا بر این بوده است که اشیای مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین و متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»

سپرده شدن اشیا و اینکه قرار بر استرداد آن اشیا یا مصرف معین آن بوده.اجاره، امانت، رهن، وکالت مهمترین عقودی هستند که موضوع خیانت در امانت در آن مطرح می گردد.

گاهی در تشخیص اینکه جرم واقع شده خیانت در امانت است یا سرقت، تردید وجود دارد. تفاوت مهم خیانت در امانت با سرقت آن است که در خیانت در امانت برخلاف سرقت، مال به صورت پنهانی یا قهری از تصرف مجنی علیه یا مالباخته خارج نمی‌شود بلکه مال با اراده مالک و به طورمشروع و قانونی، از قبل، در تصرف متهم قرار گرفته است.

همچنین ممکن است در تشخیص اینکه جرم واقع شده خیانت در امانت است یا کلاهبرداری، تردید حاصل شود. تفاوت اصلی خیانت در امانت با کلاهبرداری در این است که در کلاهبرداری، یک سری عملیات متقلبانه یا اصطلاحا مانور متقلبانه از طرف مجرم (کلاهبردار) صورت می گیرد که باعث میگردد طرف مقابل (مالباخته) به کلاهبردار اعتماد کند و در نتیجه، مال یا اموال اعم از وجه نقد، ارز و دلار، اجناس و کالا و…از دست برود. اما در خیانت در امانت همچنان که گفته شد مالک هنگام تسلیم مال به متهم، با اراده و خواست کامل و صحیح، مال خود را در اختیار متهم قرار می دهد نه از روی غفلت و گول خوردن و فریفته شدن؛ آنچنانکه در کلاهبرداری وقوع می یابد.

در خیانت در امانت، افعالی که وقوع می یابد و عنصر مادی جرم خیانت در امانت را تشکیل میدهد عبارت است از: استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود کردن. مفقود کردن باید عمدی بوده و با سوء نیت صورت گرفته باشد وگرنه نمی توان خیانت در امانت دانست.

اگر شاکی خصوصی مالک مالی باشد که به امانت داده، در این صورت، عمل ارتکابی  دارای دو عنوان مجرمانه خواهد بود:  ۱- خیانت در امانت  ۲-  انتقال مال غیر؛ اصطلاحا گفته می شود تعدد معنوی رخ داده است. در این صورت، با رعایت ماده ۱۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ باید مجازات جرم اشد (جرمی که مجازاتش سنگین تر است) برای مرتکب مورد لحاظ و صدور حکم واقع شود. البته اگر از منظر شخص ثالث بنگریم، یعنی شاکی خصوصی، کسی باشد که آن مال را خریداری کرده، در واقع، بدون اطلاع و آگاهی، مال غیر را خریداری کرده، صرفاً تحت عنوان انتقال مال غیر می تواند شکایت کند و نه خیانت در امانت؛  زیرا بین خریدار (شاکی) و متهم رابطه امانی وجود ندارد.

سپردن مال به امین یکی از ارکان جرم خیانت در امانت است اما مراجع قضایی در خصوص اینکه امانت شامل کدام نوع امانت است (امانت قراردادی یا امانت قهری یا امانت قانونی) گاهی اختلاف نظر و اختلاف رویه دارند.

ممکن است متهم، قرارداد امانت را انکار کند یا ادعای جعل در متن قرارداد داشته باشد. در این صورت، برای بررسی صحت و اصالت قرارداد عادی (سند عادی) ارجاع به کارشناس دادگستری در رشته تشخیص اصالت و صحت خط و امضا، ضرورت می یابد و نیازی به صدور قرار اناطه نمی باشد.

خیانت در امانت جزء جرایم غیر قابل گذشت می باشد و محکومیت آن نیز غیرقابل تعلیق است (ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی)؛ همچنین، اگر کسی به خاطر ارتکاب جرم خیانت در امانت محکوم شود، برای وی محرومیت از حقوق اجتماعی در پی خواهد داشت؛ این شخص نمی‌تواند سمت مدیر یا بازرس شرکت های سهامی را دارا شود (ماده ۱۱۱ لایحه قانونی اصلاح  قسمتی از قانون تجارت)

اگر کسی مال امانی را بفروشد و از پرداخت پولی که دریافت کرده خودداری کند خیانت در امانت محسوب میشود.

اگر پولی به کسی قرض داده شود و  قرض گیرنده متعهد باشد که در تاریخ معینی پول قرضی را مسترد نماید اما از استرداد آن خودداری کند، خیانت در امانت محسوب نمی شود. البته اگر عین پول به کسی داده شود و شرط گردد که این پول امانت است و امانت گیرنده حق دخل و تصرف در آن ندارد و می بایست مسترد گردد، در این صورت، عدم استرداد آن، خیانت در امانت خواهد بود. البته، با توجه به رویه های متفاوت دادگاه ها در این خصوص، و نیز در خصوص امانت طلا، سکه و جواهر، بهتر است در نگارش این نوع قراردادها از یک وکیل دادگستری استفاده شود یا قبل از چنین اقدامی، با وکیل پایه یک دادگستری مشاوره صورت گیرد.

در خصوص تصرف شریک در اموال مورد شراکت، بدون رضایت شریک دیگر، نیز اختلاف نظر قضایی وجود دارد. در صورتیکه شریک در تمامی مال مشترک تصرفاتی کرده باشد و سوءنیت وی محرز باشد از مصادیق خیانت در امانت است؛ هرچند، همچنان که گفته شد رویه واحدی در این خصوص وجود ندارد.

در خصوص جهیزیه نیز زن در صورتی می توان تحت عنوان خیانت در امانت از شوهر خود شکایت کند که جهیزیه را به وی سپرده باشد (امانت نزد وی نهاده باشد)؛ البته تخریب و از بین بردن برخی اقلام جهیزیه تحت عنوان مجرمانه “تخریب”، قابل شکایت است.

با توجه به بند «پ» ماده122 قانون مجازات اسلامی، در خصوص خیانت در امانت، شروع به جرم نیز قابل تصور خواهد بود، گرچه در رویه عملی دادگاههای کیفری، صدور حکم بر شروع به جرم خیانت در امانت کمتر دیده شده است.

یک نکته مهم در خصوص خیانت در امانت، کلاهبرداری و سرقت: در خصوص کلاهبرداری و سرقت، یکی از مجازات های مرتکب، رد مال است. اما در خیانت در امانت، رد مال وجود ندارد. لذا اگر مالباخته، قصد تحصیل و ستاندن مال خود را دارد ضمیمه نمودن دادخواست حقوقی، در مرحله بعد از صدور کیفرخواست که پرونده به دادگاه ارجاع می گردد ضرورت دارد. یا اینکه بعد از قطعیت حکم دادگاه کیفری، دادخواست حقوقی ضرر و زیان ناشی از جرم داده شود.

یک نمونه رای دادگاه در خصوص خیانت در امانت

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع از دادنامه شماره  930203 مورخ  ۷/۳/۱۳۹۳ صادره از شعبه ۱۰۱۰ دادگاه عمومی جزایی تهران { دادگاه کیفری دو تهران} که  به موجب آن تجدید نظر خواه به اتهام خیانت در امانت موضوع شکایت آقای الف به تحمل شش ماه حبس محکوم گردیده است دادگاه نظر به محتویات پرونده و لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل تجدید نظر خواه و اظهارات طرفین و وکلای ایشان در مراحل رسیدگی و با احراز این امر که اجناس مورد شکایت تحویل آقای ع گردیده است ولی اینکه این لوازم خانگی تحویلی به محکوم‌علیه، امانت یا ناشی از معامله بوده باشد محل تردید است و مودای شهادت شهود  هم نوعا با هم متعارض هستند و از طرفی، انتقال سه دانگ مغازه از سوی آقای الف شاکی پرونده به آقای م به شرح قولنامه مورخ… و صلح نامه بعدی بعد از حدوث اختلاف بین طرفین در این مورد و وجود چک های متعدد شاکی در دست متهم که بعضاً حکم محکومیت صادر شده است رابطه امانی فی مابین را مخدوش می‌سازد و به نظر این دادگاه، رابطه طرفین یک رابطه معاملی و اختلاف آنها یک امر حقوقی است. اگر متهم پرونده از استرداد اجناس خودداری می کند بایستی ذینفع از طریق دعوی حقوقی اقدام نماید و وقوع جرم محل تردید است. نظر به مراتب مرقوم، تجدید نظرخواهی وارد تشخیص و مستند به ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری 1378 {بند “ت” ماده 450 قانون آیین دادرسی کیفری 1392} ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته به لحاظ حقوقی بودن موضوع، حکم  بر برائت تجدید نظر خواه از اتهام انتسابی صادر و اعلام می گردد. رأی صادره قطعی است.  رئیس شعبه ۳۹ دادگاه تجدید نظر استان تهران

وکیل سرا؛

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

وکیل پرونده های کیفری- جزایی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز 

وکیل فضای مجازی جرایم رایانه ای و دادسرای جدید

وکیل فضای مجازی جرایم رایانه ای و دادسرای جدید

دادسرای ناحیه ۳۱ تهران یا اصطلاحا دادسرای جرایم رایانه ای، بعد از حدود یک دهه فعالیت در آدرس سابق (خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، نبش کوچه فرهاد ۲) به نشانی جدید (واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار ابوذر) منتقل گردید. سابقا دادسرای ناحیه ۵ تهران در اینجا مستقر بود. دادسرای جرایم رایانه ای، مجموعا دارای ۱۴ شعبه دادیاری و بازپرسی میباشد.

در سالهای نخست تشکیل دادسرای جرایم رایانه ای، پرونده های زیادی در خصوص شرکتهای هرمی و شرکتهای مدعی بازاریابی شبکه ای در این داسرا تشکیل گردید. در سال های اخیر، پرونده های مربوط به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی گسترش چشمگیری یافته است. شکایت از سایت ها و فروشگاههای اینترنتی، شکایت از پیج های اینستاگرامی، شکایت از مطالب منتشر در تلگرام، اینستاگرام، واتس اپ و پیام رسان های داخلی مثل سروش و …، شکایتهای توهین، افترا، نشر اکاذیب، تهدید، فحاشی، اخاذی در فضای مجازی، انتشار عکس و فیلم خصوصی افراد، دسترسی غیرمجاز و برداشت از حساب، اخیرا سایتهای شرط بندی و قمار و درگاههای واسط اینترنتی و … . پرونده های دادسرای جرایم رایانه ای، بعد از صدور کیفرخواست، به دادگاه کیفری دو (مجتمع قضایی قدوسی تهران) ارسال می گردید که با جابجایی که در شهریور 1397 صورت گرفت، پرونده ها احتمالا به مجتمع قضایی قدس تهران ارسال خواهد شد.

پس از تشکیل پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا (اصطلاحا پلیس فتا) ساز و کارهای به خدمت گرفتن نیروی پلیس متخصص فضای سایبری (فضای مجازی) به عنوان ضابط دادگستری، به منظور تحقیقات در مورد جرایم رایانه ای برای مراجع قضایی مهیا شده است.

به منظور ایجاد نظم و امنیت و محافظت از حقوق و منافع حکومت و مردم در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در بستر فضای سایبری، قانون جرایم رایانه ای در سال 1388 و، متعاقبا، قانون دادرسی الکترونیکی در سال 1393 تصویب شد. در قانون دادرسی الکترونیکی، ابعاد ماهوی از شکلی تفکیک شد که در قانون جرایم رایانه ای چنین تفکیکی وجود نداشت. به این ترتیب، «آیین دادرسی» که مسائل شکلی و تشریفاتی را در بر می گیرد، از مبحث «جرایم و مجازاتها» که به مسائل ماهوی می پردازد (مواد 729 تا 759 قانون مجازات اسلامی-تعزیرات) مجزا شد (توجه: این مواد، یعنی مسائل ماهوی، تحت عنوان قانون جرایم رایانه ای در سال 1388 به تصویب رسیده است)؛ مسائل شکلی نیز در بخش دهم از قانون آیین دارسی کیفری مصوب 1392 (از ماده 664 تا ماده 687) گنجانده شد.

عمده ترین قوانین مورد استناد در دادسرای جرایم رایانه ای بجز قانون جرایم رایانه ای و آیین نامه آن، شامل موارد زیر است: قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اصلاحات 1394، قانون حمایت مولفان، مصنفان و هنرمندان ۱۳۴۸، قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب ۱۳۵۲، قانون ثبت اختراعات طرحهای صنعتی و علائم تجاری مصوب ۱۳۸۶ کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و آیین نامه اجرایی آن مصوب ۱۳۸۷ رئیس قوه قضاییه، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای مصوب ۱۳۷۹، قانون اصلاح قانون مطبوعات مصوب ۱۳۷۹، قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲، قانون حمایت از نشانه های جغرافیایی مصوب ۱۳۸۳، قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز می نمایند مصوب ۱۳۸۶، قانون مبارزه با پولشویی مصوب ۱۳۸۶، قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب سال ۱۳۸۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانش‌بنیان و تجاری‌سازی نوآوری‌ها و اختراعات مصوب ۱۳۸۹، آیین نامه واحدهای ارائه کننده خدمات اطلاع رسانی و اینترنت(ISD)، آیین نامه دفاتر خدمات حضوری اینترنت (COFFENET)


یک نمونه دادنامه صادره در خصوص جرایم سایبری و اینترنتی

در خصوص اتهام آقای حسین فرزند رضا اهل و ساکن تهران دایر بر جعل رایانه ای، بدین توضیح که متهم با تغییر در داده های مربوط به شماره حساب بانکی شرکت بازرگانی … که مشتریان با خرید اینترنتی، ثمن مورد معامله را به شماره حساب اعلامی شرکت… پرداخت می‌کردند با تغییر شماره حساب شرکت، شماره حساب بانکی خودش را وارد نموده است دادگاه با بررسی محتویات پرونده، شکایت وکیل شاکی (شرکت بازرگانی …) و نظریه کارشناس رسمی دادگستری در امور رایانه، مودای گواهی گواهان و …، دفاعیات غیر موجه متهم و وکیل وی و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده، اتهام متهم را محرز و مسلم تشخیص و به استناد ماده ۷۳۴ قانون مجازات اسلامی متهم موصوف را به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم می نماید. رای صادره حضوری بوده ظرف مهلت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد.


وکیل سرا؛

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

وکیل کیفری جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

اسم یا خوره روح | اندر حکایت تغییر نام

اسم یا خوره روح | اندر حکایت تغییر نام

اشخاصی هستند که اسم خود را دوست نداشته از قدیم الایام، اسم شناسنامه ای آنها یک اسم بوده و اسم واقعی ایشان اسمی دیگر. برای برخی افراد، همین مسئله، یعنی دو اسمه بودن، مشکل ساز شده است. بعضی ها حتا اسم شناسنامه ای خود را خجالت آور و برهم زننده آرامش خاطر می‌دانند، مخصوصا در میان خانم ها این موارد، زیاد دیده شده است. در میان پرونده های وکالت برای تغییر نام، موکلینی بوده‌اند که تغییرنام جزو آرزوهای شان بوده است!

سوال اینجاست که چرا یک مسئله ساده و پیش پا افتاده باید تا این اندازه برای افراد جامعه هزینه روانی داشته باشد؟ ادارات ثبت احوال، گاهی، چنان در مقام دفاع و مقابله برمی‌آیند که انگار قرار است ارث پدری خود را ببخشند یا متقاضی تغییر نام قرار است به حیثیت ایشان تعرض کند! با وجود اینکه این مسئله (تغییر نام) اخیرا (اواخر سال 1396) در هیات عمومی دیوان عدالت اداری، به نحو شایسته‌ای حل و فصل گردید بدین نحوکه دیوان عدالت اداری، تغییر نام را یک موضوع اداری (و نه قضایی) تلقی نمود و راه را برای مراجعه مستقیم متقاضی تغییر نام به اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه هموار نمود. اما متاسفانه، سازمان ثبت احوال، در عمل، قیدی به مقرره دیوان عدالت اداری اضافه کرد و آن اینکه اسمی که متقاضی می‌خواهد برگزیند می‌بایست فراوانی بیشتری از اسم شناسنامه‌ ای اش داشته باشد. امری که در عمل، درخواست اکثر متقاضیان را با مانع مواجه و ایشان را ناگزیر از مراجعه به دادگاه می کند؛ «دادخواست صدور حکم بر تغییر نام»

بعضی از دادگاه ها نیز درخواست تغییر نام را نمی پذیرند. از آنجایی که برای تغییر نام، بیشتر از یک بار امکان اقدام وجود ندارد، اگر دعوی متقاضی با حکم رد دعوی یا بطلان دعوی مواجه شود، امکان تغییر نام به اسم دلخواه سابق، وجود نخواهد داشت. بنابراین، شاید بهتر باشد متقاضی تغییر نام، رسیک (خطر) نکند و برای حصول نتیجه بهتر و شاید سریعتر و مطمئن تر، با یک وکیل دادگستری مطلع و آگاه در حوزه تغییر نام (وکیل ثبت احوال) مشاوره کند.

در موسسه حقوقی وکیل سرا، موارد متعددی از پرونده های تغییر نام انجام شده و منجر به صدور حکم به تغییر نام گردیده است. برخی موارد تغییر نام که تا کنون توسط مصطفی محمدی وکیل پایه یک دادگستری (اعم از مشاوره و قبول وکالت) انجام شده است؛ از اسامی خانم ها: زینب، رقیه، معصومه، ام البنین، خدیجه، زهرا، نجمه، عطیه، کبری، صدیقه، محبوبه، محدثه؛ همچنین از اسامی آقایان: جعفر، کریم، رحیم، حسین، حجت، قدرت، نقی، عنایت، مقداد، مسلم.

در خصوص اینکه برای تغییر نام به چه نحوی باید اقدام کرد مطالب متعددی در سایت وکیل سرا توسط مصطفی محمدی وکیل پایه یک دادگستری نگارش یافته است. جهت اطلاع و مطالعه، مراجعه شود به: {تغییر اسم مذهبی یا عربی به اسم ایرانی یا فارسی} همچنین { تغییر نام؛ با وکیل یا بدون وکیل}

وکیل سرا؛

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

وکیل ثیت احوال

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز